راه افتادی بلاخره
سلام عشقه اول و آخر مامان خوبی پسرکم مخوام همین اول از اولین قدمی که تو زندگیت برداشتی بگم برات فرشته کوچولویه مامان دیگه راه افتادی فدات شم قربونت برم که اینقد ناز تاتی تاتی میکنی نازه من.اینقد آرومو با ترس راه میری که تعادلت بهم نخوره که دلم برات غش میره راستی تمروز تاریخ 23مرداده 1390 هستش و شما حدودا دو روزه راه میری. وای مامانی خیلی چند روزه داغونم خیلی داغون تویه غرب کشور زلزله اومده و من چند تا از عکساشو دیدم که آتیش زده به وجودم.عکسایه مادرایی که جنازه یه فرشته هاشون تو بغلشوه.خیلی شکستم وقتی عکسارو دیدم.اون مادر چه میکشه حالا.دیگه به چی دل خوش کنه.دیگه شبا برا کی لالایی بگه.صبا با چه امیدی بیدار...
نویسنده :
مامانی
16:00